Skip to main content

صف آرایی جهان شرق در مقابل جهان غرب

شهریور 18, 1404

سوم سپتامبر فقط یک روز در تقویم نیست؛ نقطه‌ای است که تاریخ و سیاست جهانی در میدان تیان آن من به هم می‌رسند. رژه این روز نشان داد که چین می‌خواهد گذشته خونین مقاومت خود را با آینده‌ای که مدعی معماری آن است پیوند دهد. این روز به جهان یادآوری کرد که صف‌آرایی‌های امروز صرفاً نظامی نیستند، بلکه بخشی از معادله بزرگ‌تری‌اند:
«بازتعریف قدرت در نظمی که دیگر تک‌قطبی باقی نخواهد ماند»

پیش‌تر، در اردیبهشت ۱۴۰۴، در مقاله‌ای با عنوان تعامل به‌جای تقابل، به این اندیشه پرداخته بودم که جهان امروز دیگر تاب تک‌صدایی ندارد و مشروعیت قدرت، از مشارکت و هم‌افزایی برمی‌خیزد. اکنون در سوم سپتامبر، چین همین ایده را نه در قالب کلمات، بلکه در هیئت صفوف منظم و تجهیزات مدرن به نمایش گذاشت؛ گویی رژه‌ای نظامی، به زبانی سیاسی بدل شد تا پیام دهد: در جهان نو، قدرت، تنها در میدان نبرد تعریف نمی‌شود، بلکه در توان گردآوردن ملت‌ها و رهبران پیرامون یک روایت مشترک است. برای درک بهتر این نقطه اوج، باید به مسیر تاریخی چین بازگردیم؛ مسیری که آسان و بی‌دردسر نبود. چین ناگزیر بود از زیر سایه سنگین مائو عبور کند؛ رهبری که کشور را در قالبی سخت و انقلابی تعریف می‌کرد و جهان را بیشتر میدان تقابل می‌دید تا تعامل. در همان دوران اما شخصیتی دیگر در کنار وی قد برافراشت: ژو اِن‌لای (Zhou Enlai)، نخست‌وزیر و دیپلماتی کارکشته که با نگاهی واقع‌گرایانه‌تر، افق تازه‌ای پیش روی چین گشود.

 برای مطالعه کامل این مقاله را دانلود نمایید .